گروه روانشناسی و علوم اعصاب نیک مهر

اهمیت ابراز احساسات در زندگی مشترک

ابراز احساسات در زوجین یکی از فاکتورهای مهم در یک زندگی موفق است. اگر زوجین نتوانند نسبت به هم احساسات خودشان را بیان کنند این موضوع باعث تنش درونی و متعاقباً باعث سردی روابط در زوجین خواهد شد. ابراز احساسات حتی در مهارت حل مسئله می تواند کمک کند که مشکل یا مشکلات زوجین برطرف شود. با این اوصاف در این مقاله سید مصطفی حسینی ( مدیر گروه روانشناسی و علوم اعصاب نیک مهر ) و دکتر مریم زادبر ( مسئول فنی گروه نیک مهر ) که یکی از زوج درمانگر خوب در تهران می باشند، سعی دارند ابراز احساسات در زندگی را مورد بررسی قرار دهند.

مدت زمان مطالعه : 8 دقیقه , تاریخ انتشار : 1396/06/22

ابراز احساسات در زندگی

عوامل موثر در ابراز احساسات در زندگی

عوامل ایستا ( زمینه ساز )

عوامل زمینه ساز در ابراز احساسات در زندگی که اگر نادیده گرفته شود باعث تعارض در زوجین می شود عبارتند از :

شخصیت

خیلی از ابراز احساسات در زندگی زوجین به شخصیت آنها مرتبط است. مثلاً تیپ شخصیت A یا B دارند یا خُلق و خوی اشان سخت و بدقلق است و … شخصیت باعث می شود که وقتی مثلاً والدین خبر قبولی کنکور فرزندشان را بشنوند چقدر خوشحال شوند.

روابط قبلی

خیلی از احساسات زوجین مربوط به شکل گیری روابط قبلی اشان است مثل رابطه با پدر و مادر و… که این می تواند روی مدیریت هیجان و ابراز احساسات در زندگی زوجین تاثیر بگذارد.

رابطه فعلی

زوج درمانگر خوب در تهران می گوید که گاهی تجربه رابطه فعلی روی احساسات زوجین و به تبع آن ابراز احساسات در زندگی زوجین اثر می گذارد. اینکه مثلاً تجربه زندگی با همسرش باعث شده که او زود عصبانی یا زود غمگین شود پس شناخت همسران از یکدیگر در این موضوع مهم است.

شناسایی

شناخت های افراد روی احساسات اشان و ابراز احساسات در زندگی تاثیر می گذارد. مثلاً فردی از کودکی به این باور رسیده که خشم خطرناک است و نباید عصبانی شود. بنابراین کودک ، خشم را در روابطش تجربه نخواهد کرد و ممکن است آن را به شکل اضطراب نشان دهد چون بدرستی ابراز احساسات را یاد نگرفته است و یا مثلاً فردی که اعتقاد دارد همیشه وقتی شادی را تجربه کرده ، پشت آن غم آمده است بنابراین هیچگاه شادی را تجربه نمی کند. یا مثلاً فرد چون نمی تواند ترس را ابراز کند آن را تبدیل به خشم می کند پس بنابراین نمی گذارد زنش بیرون برود چون ترس این را دارد که دیگران به او هتاکی کنند بنابراین ابراز احساسات در زندگی اش غلط می باشد.

سبک های مقابله ای

سبک های مقابله ای افراد می تواند روی احساسات آنها و ابراز احساسات در زندگی اشان تاثیر بگذارد. مثلاً فرد گاهی اوقات اجتناب می کند و نمی خواهد هیجان ترس اش را تجربه کند. افرادی که مسئله مدار هستند در اصل هیجان اشان را مدیریت و مسئله را حل می کنند در حالی که آنهایی که سبک مقابله اشان ، هیجان مداری است، وقتی هیجان می آید منفعل می شوند و آن را می پذیرند یا نمی پذیرند. در کل اینها عوامل ثابتی هستند که روی تجربه هیجان افراد و ابراز احساسات در زندگی آنها تاثیر می گذارند.

عوامل غیر ثابت

در حال حاضر زوجین در چه مرحله ای از رابطه هستند

مثلاً زوجین در اوایل رابطه سعی می کند بعضی از هیجانات اشان را تجربه نکنند چون خطرناک است بنابراین سعی می کند در ابتدا ابراز احساسات در زندگی را به شکل خوب تجربه کنند و وقتی رابطه جلو رفت ، آن زمان هیجان اشان را بروز می دهند. واضح ترین این مورد را در چرخه رضایت زناشویی داریم بدین صورت که در مراحل اولیه ازدواج ، بالاترین میزان رضایت زناشویی قرار دارد و از یک سنی به بعد کمترین رضایت زناشویی را خواهیم داشت. معمولاً زمانی که زوجین در خانه هستند و از وقتی که کم کم خانه را ترک می کنند، این رضایت افزایش پیدا می کند ولی هیچگاه به روزهای اول نمی رسد. در واقع زمانی که کمی از زندگی مشترک زوجین گذشت، آنها واقع بینانه نگاه می کنند.

شرایط فعلی زوجین چگونه است؟

در حال حاضر به خاطر مشکلات اقتصادی ، هیجانات منفی بیشتر است و این موضوع از نظر زوج درمانگر خوب در تهران روی ابراز احساسات در زندگی زوجین تاثیر می گذارد.

تعامل فعلی با همسر چگونه است؟

هر چه جمع جبری رابطه مثبت تر باشد، تجربه هیجانات منفی زوجین کمتر است و این مسئله روی ابراز احساسات در زندگی زوجین تاثیر می گذارد. معمولاً افراد تمام هیجانهایی که تجربه می کنند را ابراز نمی کنند و این موضوع در زوجین هم صدق می کند و این بستگی به تقویت مثبت و منفی زوجین در زندگی دارد.

عوامل تاثیرگذار بر ابراز احساسات

ارضاء نیازهای فردی

زوج درمانگر خوب در تهران می گوید که گاهی اوقات زوجین هیجانات اشان را برای این ابراز می کنند چون کمک می کند نیازهای فردی اشان ارضاء شود. مثلاً یکی از زوجین ابراز علاقه می کند تا طرف مقابلش کاری برای او انجام دهد.

شناخت ها و افکار

گاهی اوقات شناخت ها ( افکار ) بر ابراز احساسات در زندگی زوجین اثر می گذارد. مثلاً مرد نباید گریه کند ، زن خوب نیست که صدایش بالا رود ، گریه نشان ضعف است ، احساسات در زندگی معنا ندارد و… این باورها روی ابراز احساسات در زندگی تاثیر می گذارد.

مهارت ها

زوجین چه مهارت هایی برای تنظیم و ابراز احساسات در زندگی دارند؟ این یعنی اینکه زوجین چگونه می توانند احساسات خود را ابراز کنند که سازگارانه باشد و برای زوجین مشکلی ایجاد نکند و در ضمن می تواند خواسته هایشان هم برآورده کند. لازم به ذکر است برای اینکه رفتاری از زوجین با طرف مقابل سر بزند باید یک سلسله مراتبی طی شود. این سلسله مراتب به این صورت است که شناخت یا فکر فرد (که ممکن است جزء باورهای غلط در زوجین باشد) باعث بارور شدن احساس و هیجان در زوجین می شود و به تبع آن احساس هم رفتاری را در فرد را ایجاد می کند.

ابراز احساسات در زندگی

مثلاً روز زن است و قبل از اینکه مرد به همسرش چیزی بگوید به مادرش زنگ می زند و روز مادر را به او تبریک می گوید ولی به همسرش چیزی نمی گوید. در این مورد یک شناخت ( فکر ) در ذهن زن ایجاد می شود که ” همسرم مادرش را بیشتر از من دوست دارد ” یا ” همسرم من را برای نیازهایش می خواهد ” و…. این افکار باعث می شود که هیجان غم ، احساس حقارت ، خشم و… در زن ایجاد و مثلاً اخمهایش در هم رود ( رفتار ) و دیگر چایی نیاورد ( رفتار ) و… در اصل کم محلی می کند و ابراز احساسات در زندگی نمی کند. این موضوع باعث می شود که در ذهن مرد این فکر بیاید که ” باز او یک زنگ به مادرش زد و…. ببین باز چه مشکلی ایجاد شد “. این افکار باعث می شود که مرد کلافه ( هیجان ) و مستاصل شود چون نمی داند چه کار کند بنابراین چیزی نمی گوید و خودش را با تلویزیون مشغول می کند( رفتار ) و ابراز احساسات در زندگی را نخواهد داشت. این رفتار همچنین باعث یک موقعیت جدید برای زن می شود و این فکر به ذهن زن می آید که “ببین با مادرش چگونه رفتار کرد و با من چگونه رفتار می کند”. وقتی این رفتارها شکل می گیرد مرد می گوید “هر چه می خواهد کوتاه بیاید و چیزی نگوید انگار درست نمی شود و تا داد نزند همین رویه تکرار می شود و…..” و متاسفانه این سیکل معیوب و منفی تکرار می شود.

واکنش نسبت به ابراز احساسات

زوج درمانگر خوب در تهران می گوید که واکنش زوجین نسبت به همسرشان معمولاً در زمینه ابراز احساسات در زندگی ، فرار ، اجتناب و یا حمله است.

دو طرف به هم حمله می کنند

به آن الگوی حمله حمله می گویند( Demand- Demand ) یا ( Attack- Attack )

یکی از زوجین حمله و دیگری کنار می کشد

به آن کناره گیری- حمله می گویند ( Attack- Avoid ).

هر دو طرف اجتناب می کنند

به آن اجتناب اجتناب می گویند( Avoid- Avoid ). معمولاً این گروه جزء گروههایی است که کمتر به زوج درمانگر مراجعه می کند. بیشترین الگوی رایج در زندگی زناشویی در ابراز احساسات در زندگی ، الگوی حمله ( تقاضا )- اجتناب است. در این الگو هر چقدر زوجین اجتناب و کنار بکشند خواسته های طرف مقابل زیادتر می شود و بنابراین او بیشتر کنار می کشد و در ابراز احساسات ضعیف عمل می کند. اکثراً مردان در ابراز احساسات در زندگی اجتناب و زنان حمله کننده هستند. مردان برای این اکثراً اجتنابی هستند چون در هنگام درگیر شدن هیجان منفی اشان خیلی بالا می رود و برای همین نمی خواهند این همه تنش را تجربه کنند. دلیل دیگر اینکه مرد در ابراز احساسات در زندگی معمولاً در موضع قدرت و وضعیت به نفع اش است و چون نمی خواهد تغییری در آن ایجاد کند برای همین کنار می کشد. به همین دلیل زنان اصولاً رابطه محور و اکثراً رابطه برایشان اهمیت دارد و مردان بیشتر کنترل برایشان اهمیت دارد. در زندگی زناشویی و معمولاً در ابراز احساسات در زندگی یکی از زوجین در اکثر موقعیت ها اجتناب و یکی حمله کننده است.

نویسنده : سید مصطفی حسینی ، مدیر گروه روانشناسی و مرکز نوروفیدبک نیک مهر

لطفاً در زیر نظر خود را در خصوص این مقاله بیان و اگر سوالی دارید مطرح نمائید.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

شاید این موارد هم برایتان مفید باشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.